از مردمشناسی تا انسانشناسی
تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۱۷۱۰۱
جلسه رونمایی از کتاب «مردمشناسی در روزگار جنگ سرد» نوشته «دیوید اچ. پرایس» ترجمه «محسن بدره» و «روح الله گلمرادی» روز یکشنبه بیست و یکم اسفند به همت پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در این جلسه «جبار رحمانی» عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، «حسین میرزایی» عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، «بهروز روستاخیز» استادیار مردمشناسی و عضو پژوهشکده مطالعات و سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و «جواد نظری مقدم» مردمشناس به همراه مترجمان کتاب حضور داشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حاصل یک سندپژوهشی مفصل و هشداری به پژوهشگران علوم اجتماعی
محسن بدره، مترجم کتاب در ابتدای نشست برای معرفی این اثر گفت: کتاب مردم شناسی در روزگار جنگ سرد یکی از آثار مردم شناس برجسته دیوید اچ. پرایس است که در سال ۲۰۱۶ به نگارش درآمده است. این نویسنده دارای آثار متعددی در حوزه علوم انسانی به ویژه مردمشناسی است.
به گفته بدره، معمولا مساله علوم اجتماعی، شکلگیری و فرایندهای تبلور علوم اجتماعی، زمینههای سیاسی-اجتماعی و نهادهای دخیل در آن مساله است که گاهی از منظر رشتهها و افرادی صورت میگیرد و ممکن است چندان ربطی به حوزه علوم انسانی نداشته باشد و به عبارتی از یک منظر بیرونی بررسی میشوند. گاه در این بررسیها از منظر شرقشناسی و از زاویه شدیدتر از منظر تئوری توهم توطئه به موضوع نگریسته میشود. اما گونهای از پژوهشها و تحقیقات هستند که در زادگاه علوم اجتماعی یا کانون علوم اجتماعی تولید میشوند که کار دیوید پرایس هم از این نوع است. وی به عنوان یک مردمشناس، هم مینویسد و هم نقد میکند. علاقمند، پرکار و جدی است و با دغدغه پیشرفت علم مردمشناسی واقعی و اصیل کار میکند.
این مترجم عنوان داشت که این کتاب حاصل یک سندپژوهی مفصل است و از این حیث کار مستحکمی است.
محسن بدره و روح الله گلمرادی مترجمان کتابگلمرادی دیگر مترجم این اثر هم اظهار داشت: این کتاب اگر چه در نوع خود یک مطالعه موردی به شمار میرود اما یک هشدار جدی هم به پژوهشگران علوم اجتماعی و نه فقط مردمشناسی میدهد و آن این است که خود را نسبت به آرمانها و مردم متعهد بدانند. آنها باید بدانند پژوهشهایشان برای چه کسی است و چه کسانی از آنها بهرهمند خواهند شد. مردم شناسی همواره باید در پژوهشها نگاه انتقادی خود را حفظ کند و با این نگاه به پدیدههای مختلف بنگرد.
دلایلی که کتاب خواندنی است و دلایلی که مورد استقبال قرار نخواهد گرفت
جواد نظری مقدم در نقد و بررسی کتاب گفت: این کتاب به چند دلیل خواندنی است. یک دلیل به خاطر خود نویسنده است. زیرا پرایس یک شخصیت شاخص و برجسته خصوصا در علم مردمشناسی است. دوم این که وی در این کتاب ۱۸ تا ۲۰ هزار سند مطالعه کردهاست تا نشان دهد حوزه علوم اجتماعی پیوند عمیقی با نهادهای امنیتی خصوصا از سالهای پس از جنگ جهانی دوم داشته است. دلیل سوم اهمیت خواندن کتاب به خاطر مترجمان کتاب است. محسن بدره از جمله کسانی است که با رویکرد مسالهمحور به دنبال مسائل و ارائه راه حل برای آنها میرود و همین رویکرد سبب شده وی به ترجمه این کتاب روی آورد.
جواد نظری مقدم مردمشناسوی افزود: اما نکته دیگری که باید در خصوص کتاب گفت این است که این کتاب و نظایر آن متاسفانه دیده نخواهند شد و مورد استقبال قرار نخواهند گرفت. زیرا بسیاری از ذهنیتها و باورهایی را که جامعه علمی بدان خو گرفته با چالش رو به رو میکند. برای مثال ذهنیت متداول در مورد توسعهنیافتگی ایران و جوامعی نظیر ایران در تاریخ استبدادی نهاده شده است و از این رو رویارویی با این گفتمان کار بسیار سختی است. این کتاب از آنجایی که میتواند مفروضات شکل گرفته در ذهن ما را دچار چالش کند، دیده نخواهد شد.
پژوهش مردمشناسی مثل راه رفتن بر لبه تیغ
جبار رحمانی سومین سخنران اظهار داشت: کتاب از نظر ویراستاری و ترجمه، خوب، دقیق و روان است. اما حتما باید برای آن نمایهسازی انجام شود. دیوید پرایس نکته ظریفی در کتاب خود بیان کرده و آن این است که معمولا از همه پژوهشها در سیاستها استفاده نمیشود و معمولا کتابهایی از این دست کمتر دیده میشوند.
جبار رحمانی عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوماین استاد دانشگاه افزود: با خواندن این کتاب میتوان به این نکته پی برد که چگونه از متخصصان در کاربستهای امنیتی میتوان استفاده کرد. همچنین نهادهای امنیتی را میتوان متوجه کرد که نسبت به مسائل بینالمللی آگاهانهتر بیاندیشند.
بهروز روستاخیز نیز در معرفی و نقد کتاب گفت: همانطور که میدانیم تاریخ علم یک حوزه واقعا جذابی است و این اثر از این حیث که میتواند در قلمرو تاریخ علم محسوب شود، کتاب در خور و خوبی است. این کتاب باب تازهای را در مباحث مردمشناسی ایران باز میکند که حتی در مباحث درسی هم جای پرداختن به آنها است.
وی ادامه داد: یکی دیگر از جنبههای مثبت کتاب، ویژگی انذاردهنده آن است. انذار نسبت به اینکه کار و پژوهش مردمشناسی درست مثل راه رفتن بر لبه تیغ است. یعنی دستاوردهای یک مردمشناس ممکن است علیرغم میل باطنیاش مورد سوء استفاده نهاد قدرت قرار گیرد و برای مردمی که یک مردمشناس به آنها نفوذ کرده است، مخاطراتی به همراه داشته باشد. این اثر را بصیرتبخش برای پژوهشگران تازهکار میدانم تا هوشیاری و مراقبتی نسبت به دستاوردهای پژوهشی داشته باشند.
به گفته روستاخیز ادامه، در طول ۱۰۰ سال گذشته که از تاریخ شکلگیری مردمشناسی در دانشگاه تهران میگذرد، شاهد استقرار شایسته این علم در ایران نیستیم. به عبارتی کار پژوهشی در این حوزه به اندازه کافی صورت نگرفته است. بنابراین در این شرایطی که با پایه نظری نحیف رو به رو هستیم، احساس میکنم این اثر میتواند اثری بسیار خاص در این حوزه باشد.
بهروز روستاخیز استادیار مردمشناسی و عضو پژوهشکده مطالعات و سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه علامهاز اتنولوژی تا انتروپولوژی
حسین میرزایی، آخرین سخنران نشست در نقد و معرفی کتاب گفت: باید بپذیریم که بخشی از تاریخ مردمشناسی در خدمت استعمار بوده است. برای مثال نقش مسیونرها برای استعمار در این راستا بود. به عبارتی تا جنگ جهانی دوم ادبیات تولید شده در این حوزه در خدمت استعمار بود. همچنین در این علم هم مانند سایر علوم از روش علوم طبیعی استفاده میشد. یعنی مردم به مثابه یک ابژه و پدیده خارجی مطالعه میشدند. کم کم در طی زمان عنوان اتنولوژی که برای این علم به جهت مطالعه قبایل مختلف انتخاب شده بود جایش را به انتروپولوژی یعنی انسان شناسی داد یعنی علم مطالعه مردم یا به عبارتی مطالعه انسان برای انسان.
وی سخناش را اینگونه خاتمه داد: این کتاب باید برای جامعه ایران یک اثر برجسته باشد زیرا ما یک غفلت بزرگ از مردمشناسی در ایران داریم. مردمشناسی از بدو تاسیس در دانشگاه تهران یک گروهک بود زیرا نقش مردمشناسی آن طور که باید شناخته نشده است. در حالی که ایران داعیهدار تمدن است و میخواهد به نگاه تمدنی خود بازگردد. بنابراین این کتاب باید نقطه اتکای ما باشد.
پژوهش پژوهشخوان ۰ نفر مینا اینانلو برچسبها حسین میرزایی جبار رحمانی علوم اجتماعی جامعه شناسیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: حسین میرزایی جبار رحمانی علوم اجتماعی جامعه شناسی حسین میرزایی جبار رحمانی علوم اجتماعی جامعه شناسی پژوهشکده مطالعات مردم شناسی علوم اجتماعی جبار رحمانی مردم شناس کتاب گفت پژوهش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۱۷۱۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای تقویت میدان کتاب کودک و نوجوان چه باید کرد؟
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، دوران کودکی و نوجوانی، مهمترین دورانی است که در آن شخصیت، هویت و سبک زندگی افراد شکل میگیرد و نظامهای اعتقادی و ارزشی در نهاد آنان پایه ریزی میشود. ازاین رو، تولید و مصرف محتوا در زیست بوم فرهنگی کودک و نوجوان، ضرورتی راهبردی و سبک ساز است. در این میان، «محتوای ادبی» در پویایی این زیست بوم و الگوسازی در زمینه سبک زندگی، نقشی پررنگ دارد. بررسیها نشان میدهند، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است.
دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس در پژوهشی با عنوان «تولید و ترویج محتوای ادبی برای کودک و نوجوان؛ واکاوی سیاستی و راهکارهای تقنین» آورده است، سیطره محصولات و خدمات ادبی، هنری و رسانهای بر سبد مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان، تولید و مصرف محتوا در این زیستبوم را به ضرورتی راهبردی تبدیل کرده است. در این میان، محتوای ادبی میتواند در پویایی زیستبوم و الگوسازی در زمینه سبکزندگی، نقشی پررنگ داشتهباشد. زیرا پیوند محتوای ادبی با زیباییها و جاذبههای هنری ناگسستنی بوده و در چنین بستر و قالبی، ظرفیت فراوانی برای انتقال پیامها و مفاهیم به ظریفترین و مؤثرترین شکل وجود دارد.
* سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است
این پژوهش بیان میکند که بنابر بررسی چارچوب سیاستی کنونی، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است. همچنین سیاستهای واضح، ملموس و هدفمندی در این زمینه وجود ندارد. در مصوبات و مقررات تخصصیتر نیز راهبردهای موجود کمرمق بوده و جامعیت لازم را ندارند. بررسی آرایش نهادی این حوزه نیز نشاندهنده فعالیت جزیرهای، موازیکاری و تشتت در تولیگری است.
* نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان
این پژوهش نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان را بهعنوان یکی از چالشهای تولید و ترویج محتوای ادبی برای این قشر دانست و بیان کرد که خلأ برنامه راهبردی، تلقی نشدن مسائل کودک و نوجوان بهعنوان اولویتی بنیادین و ضعف در چارچوب سیاستی و نهادی موجود، به سادهانگاری، تشتت و نبود انسجام در سطوح مختلف سیاستگذاری و اجرا در این حوزه منجر شدهاست. بهدلیل محوریت نداشتن پژوهش، تخصصگرایی و برنامهریزی جامعنگرانه، عمده اقدامات بهصورت مقطعی و پروژهای، جوشیده از دغدغههای فردی یا برخواسته از ادراک و تجربه زیسته محدود و ناقص شخصی بودهاند که به نتایج کماثر و سطحی انجامیدهاست.
* مغفول ماندن بسیاری از حوزههای موضوعی مورد نیاز مخاطب
در این پژوهش، مغفول ماندن بسیاری از حوزههای موضوعی مورد نیاز مخاطب بهعنوان چالش تولید و ترویج محتوای ادبی برای گروه کودک و نوجوان بیان شده و آمده است که آثار تألیفی از لحاظ موضوعیابی، مسئلهمندی و نیازشناسی دچار ضعف جدی بوده و به بسیاری از بحرانها و مسائل آسیبزای دوره کودکی و نوجوانی کمتوجهند. در چنین شرایطی، مخاطبان برای پاسخ به نیازها و دغدغههای خود، بیشتر سراغ آثار ترجمهای و خارجی میروند که اغلب حاوی پیامهایی آسیبزا و ناسازگارند.
* خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر
دیگر چالش این حوزه در این گزارش به خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر اشاره شده و آمده است که: فعالیت مؤثر و پیوسته در این حوزه مستلزم حضور و استقرار متخصصان دغدغهمند و مسئلهشناس است. در شرایط کنونی، مجموع آثار تألیفی کمیّت و کیفیت مطلوبی نداشته و در زمینه پرورش و تربیت آفرینشگر و متخصص کودک و نوجوان و زیرساختها و مواد آموزشی مربوطه نیز خلأ جدی وجود دارد. آفرینشگران فعال و دغدغهمند کنونی نیز کمشمار بوده و در میان مخاطبان چندان شناخته شده نیستند.
* فعالیت جزیرهای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول
این پژوهش رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی و فعالیت جزیرهای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول را بهعنوان یکی از چالشهای این حوزه معرفی کرده و توضیح میدهد که رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق یا تکمحصولها، اگرچه در کوتاهمدت جذب مخاطب را بههمراه داشته و دستاوردساز است، اما نمیتواند بهطور ماندگار و گستردهای جریانسازی کرده و انس کودکان و نوجوانان با محتوای ادبی را نهادینه کند. عمده دستگاهها و نهادهای مسئول در این حوزه ارتباط پایدار و تعامل پویایی با یکدیگر ندارند و اغلب فعالیتها و برنامههای اصلی خود را در سطح درونسازمانی دنبال میکنند. بهاینترتیب، اقدامات انجام شده تأثیر محدود و اندکی بر کلان وضعیت مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان گذاشته و هدف راهبردی مشخص و دستاورد ملموس و سنجشپذیری محقق نمیشود.
* نظمدهی و انسجامبخشی به فعالیتهای این حوزه
این پژوهش پیشنهاد میکند که نظمدهی و انسجامبخشی به فعالیتهای این حوزه و راهبری سبد مصرف فرهنگی مخاطب کودک و نوجوان، به تدوین برنامهای راهبردی و جامع (مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی) و بهروزرسانی پیوسته آن نیازمند است. تعیین اولویت و رویکرد موضوعی و تنظیم نگاشت نهادی از لوازم اساسی چنین برنامهای است. رصد و پایش مداوم زیستبوم فرهنگی کودک و نوجوان میتواند منجر به تصویری واضح از وضعیت مستقر شود. تصویری که میتواند یاریگر برنامهریزان و آفرینشگران و تولیدکنندگان در ایدهپردازی، خلق اثر، ترویج محتوا، بازاریابی و عرضه محصول باشد.
* تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی
این پژوهش یکی از راهکارهای حل این چالش را تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی عنوان کرده و ادامه میدهد که در راستای افزایش تخصصگرایی و بهبود وضعیت تألیف، روندها و زیرساختهای کنونی باید بهسمت تربیت و آموزش افراد مستعد، توانمندسازی آفرینشگران کنونی و نیز حمایت از آثار تألیفی مطلوب، تغییر مسیر یابند. ازاینرو، لازم است ضمن تقویت ظرفیتها و زیرساختهای آموزشی در مقاطع مختلف، در صنعت نشر و فعالیتهای ترویجی نیز از آثار تألیف و بومی مطلوب پشتیبانی شود (مانند مشوقهای مالیاتی و اعطای یارانه).
در این پژوهش تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان بهعنوان راهکار دیگر مطرح شده و در توضیح آن آمده است که تمرکز بر جایگاههای حقوقی و آفرینشگران موفق و ترویج و چهرهسازی از آنها میتواند پیوند مستحکمتری میان مخاطبان و محتوای ادبی ایجاد کند. زیرا نهادها و آفرینشگران از امکان همراهی طولانیمدت و پیگیری پیوسته توسط مخاطب برخوردار بوده و ظرفیت بسیار بیشتری برای هویتبخشی، الگوآفرینی و سبکسازی دارند.
* تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیتهای بازار فرهنگی
این پژوهش همچنین پیشنهاد تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیتهای بازار پردازی فرهنگی را مطرح کرده و بیان میکند که عرضه حداکثری محتوای ادبی مستلزم لحاظ ذائقهها و گرایشهای گوناگون مخاطب و قرار دادن محتوای مدنظر در زنجیره ارزش است. در صورت ایجاد پیوستاری در سیاستگذاری و برنامهریزی در این حوزه، میتوان منابع فرهنگی غنی دینی و بومی را به زبان کودک و نوجوان امروز فراوری کرد و با بهرهگیری از ظرفیتهای بازار پردازی فرهنگی به بازتولید چنین آفرینشهایی در قالبهای گوناگون پرداخت.
* تقویت جریان اقتباس
راهکار دیگر مرکز پژوهشهای مجلس در این پژوهش مبتنی بر تقویت جریان اقتباس و سرمایهگذاری در صنعت و پی نما مطرح شده که در توضیح آن بیان میکند که با تقویت جریان اقتباس میتوان جهانهای داستانی و شخصیتهای بومی و آئینی را در قالب رمان بازآفرینی کرد و با نگارش فیلمنامهها و بازینامههای اقتباسی براساس رمانهای پرمخاطب و غنی به گسترش جهان داستانی خلق شده در دیگر قالبهای هنری و رسانهای پرداخت. صنعت پینما نیز ظرفیت فراوانی در شکوفایی زنجیره ارزش آثار ادبی داشته و میتواند حلقه اتصال کتاب و آثار نمایشی (بهویژه پویانمایی) باشد. با سرمایهگذاری در پینما، هم مخاطب بالقوهای برای آثار اقتباسی فراهم میشود و هم بهرهوری فرایندهای تولید آثار نمایشی افزایش مییابد. رویکرد ارتباطات سازمانی در میان دستگاههای مسئول در این عرصه نیازمند بازنگری جدی است. همرسانی نیازها و ظرفیتها میان مدارس، مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مساجد، فرهنگسراها و دیگر نهادهای مرتبط و برقراری تعاملات همافزا در این زمینه، ضروری است.
در یکی جمع بندی نهایی محوریترین مسائل و چالشهای این حوزه از منظر سیاستی و تقنینی عبارتند از:
۱. نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان،
۲. مغفول ماندن بسیاری از حوزه های موضوعی مورد نیاز مخاطب،
۳. خلأ جدی در تألیف و تربیت آفرینش گر،
۴. رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی،
۵. فعالیت جزیره ای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول.
در راستای مسائل یاد شده، این راهکارها پیشنهاد می شوند:
۱. تدوین برنامه راهبردی و تنظیم نگاشت نهادی،
۲. رصد و شناسایی مداوم نیازهای کودکان و نوجوانان،
۳. تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی،
۴. چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان،
۵. تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیت های بازارپردازی فرهنگی،
۶. تقویت جریان اقتباس و سرمایه گذاری در صنعت پی نما (کمیک)،
۷. بهبود تعامل میان دستگاهی.
انتهای پیام/